.

۱۶ مطلب در اسفند ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۳ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۳۹

طلوع در شرق دجله

بسم رب الشهدا والصدیقین

((نسیم ملایمی بوی آبگیرها را در فضا پخش کرده بود. خورشید اسفندماه از آسمان به شرق دجله میتابید. عملیات بدر... حسین گفت: کجا میری حاجی؟ حاج عباس آبراه را نشان داد و گفت:الآن وقت اجرای نقشه است. اگر موفق بشویم صدام دیگر خیال فرماندهی به سرش نمیزند. خداحافظ. حسین این بار گذاشت تا اشک صورتش را خیس کند. صدایش همراه با بغض بود: خداحافظی نکن حاجی، من تا به حال نشنیدم شما خداحافظی کنی...نگو حاجی. عباس لبخند زد و به را افتاد. با صدای سوت به زمین دراز کشید. وقتی سربلند کرد نمیتوانست باور کند. جایی که لحظاتی قبل عباس را دیده بود، در غباری غلیظ گم شده بود. زمین را چنگ زد و از جا بلند شد و دوید. رزمنده ای با دیدن او به سر و صورتش کوبید و صدایش در میان رگبار گلوله ها نشیب و فراز گرفت:

زدند...حاجی...را...زدند...

حسین رسید. در میان ذرات خاک، که زیر پرتو خورشید زمستانی پراکنده بود عباس را دید. دیگر باید باور میکرد.سر او را در بغل گرفت و اشک امانش نداد. فرمانده برای آخرین بار چشم هایش را باز کرد. حسین سرش را روی سینه او گذاشت و گفت: عباس...

نیروهای کمکی از راه رسیدند و سراغ فرمانده را گرفتند...))

فردا بیست و چهارم اسفند ماه سالگرد علمدار عملیات بدر، حاج عباس کریمی مصادف با شهادت حضرت زهرا(س) است.

اذا زلزلت الارض زلزالها... شهادت فرمانده عباس کریمی همچون زلزله ای، دل همرزمان خود را لرزاند... و اخرجت الارض اثقالها... زمین دجله برای فرمانده میگرید و انگار که با شهادت عباس سبک شده ... قال الانسان ما لها... سربازان خمینی(ره) مبهوت از شهادت عباس که سعی بر باور شهادت فرمانده دارند... یومئذ تحدث اخبارها بان ربک اوحی لها... و دجله به امر خدا با پریشانی خود بر شهادت عباس گواهی میدهد، آری عملیات بدر خود متنی زیبا  بر اعمال حسنه عباس است... یومئذ یصدرالناس اشتاتا لیروا اعمالهم... و علمدار بدر را میبینی که چگونه شرق دجله را صحرای محشری کرده، سربازان کفر به خیال باطل خود برای نجات از عذاب الهی به سمت و سویی میدوند...فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره... و حالا ذره ذره های خیر عباس او را جاودانه کرد و او را به لقاءالله رساند... فمن یعمل مثقال ذره شرا یره... و بنگر که چگونه خداوند سپاه کفر را به کوچکترین ذره کفرشان کیفر میدهد...

انشالله به امید حق فردا عازم اردوی راهیان نور هستیم، حلالمان کنید.

نسال الله منازل الشهدا...

خدا قوت...

گردان شهید حاج عباس کریمی

مجید احسنی

     

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۸:۳۴

هشدار تهدیدی

                                                    به نام او که یاد او آرامش بخش قلبهاست

ویلٌ لکلّ همزه الّمزه

وای بر هر عیب گوی طعنه زننده

مشکلی که این روزها بسیاری از مردم در سیلاب آن غرق هستند همین تمسخر و عیب جویی است.

مشکلی است که کنترل آن خیلی سخت است و قدرتی دارد بس بی انتها.

خداوند متعال طعنه زنندگان را به بد احوالاتی بیم داده ، و مقربان و مومنان از این حالات ناگوار با خبرند.

همانند آن داستان زیبا و پند آموز از مالک اشتر نخعی (رحمه الله علیه) :

((که روزی ایشان در گذر از کوچه ای بودند و جوانانی وی را مسخره کردند بعد از دقایقی متوجه شدند آن مرد مالک اشتر بود و از ترس جانشان بدنبالش رفتند که نکند مالک به قصدجان آنان اقدامی کند. در پی ِمالک بودند که اورا در مسجد یافتند و در هنگام بر پا داشتن نماز

از او طلب مغفرت کردند ؛ در پاسخ به آنان چنین فرمود :  که از کیفر کار طعنه زنندگان بترسید ، برایتان دعا میکردم تا اینکه شاید خداوندگار بزرگ شما را مورد عفو خویش قرار دهد.))

آری چنین است رفتار بزرگان و بیمشان نسبت به روز جزا ؛ حقّا که او یار با وفای مولایمان امیرالمومنین(ع) است.

خداوند بارها در قرآن مسخره کنندگان را بیم داده به چندین عذاب علیم اما میپندارم حطمه در راس آنان است ، ستونهای آتشینی که زبانه میشکد از دل ِما و از وجود ِ ما . و آنقدر قدرتمند است که میتواند شفاعت مقربان را بی ارزش کند تا لحظه ای که مورد رحمت الهی قرار میگیریم و در حال خروج از دربهای دوزخیم آتشی مهیب وجودمان را در بر میگیرد و ما را خُرد میکند

 و چه بد عذابی است گرفتاری در حطمه 

از مولایم اباعبدالله (ع) سخنی گوهربار شنیدم که میفرمودند:

(اگر خواستید دیگران را مورد طعنه قرار بدهید و عیبی از آنان را برایشان آشکار کنید به خودتان بنگرید و خود را مورد سرزنش قرار دهید)

چه خوب است بجای نگاه سوءظنّانه به دیگران نخست آینه ی وجود خود را از زنگار بزداییم

خداوندا ما را آنی و لحظه ای به خودمان وا مگذار که اگر چنین باشد حطمه های وجودمان زندگی را برایمان دوزح میکنند.

آمین

نویسنده: علی خان احمد

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۲۱ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۲۹

وای بر همز و لمزکنندگان...

در این سوره قرآن، خطاب خداوند بر تمام کسانی است که به عیب جویی میپردازند، که این عیب جویی میتواند در چارچوب غیبت، مسخره کردن و... باشد و موجب رنجش خدا و بنده های او شود. همان کسانی که بر جمع آوری مال اصرار دارند و خبر ندارند که تنها رازق آنها خداوند یگانه است؛ با این حال خداوند آنها را متذکر میشود که از یاد او غافل نشوند.

و "حطمه" جهنمی است که معرف و نتیجه اعمال چنین انسان های غافلی است،که قرآن آن را به مثابه گل میخکوب هایی توصیف کرده است که اگر مورد غضب خداوند شوی از آن بیرون نمیروی و می مانی و تا جایی که میشود عذاب میکشی...

مهدی ترکاشوند

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۱۵ اسفند ۹۲ ، ۱۷:۱۲

رویت یتیم

بسم الله الرحمن الرحیم

 

رایت(دیدن)                    یدع الیتیم(راندن یتیتم)                        

لا یحض(تشویق نکردن)      ساهون(غفلت)              

یراءون(ریا)                    الماعون(عمل و هر کار خیر)

 

مثالی از شهدا درباره ی ماعون

شهید عباس کریمی در سن نوجوانی،از دوست آشنایی ناراحت میشود که در نماز جماعت و قرائت اذان شرکت نکرده بود.وقتی شهید به خانه ی آنها میرود،او را در بستر بیماری میبیند و متوجه میشود که  کودکی یتیم است و جز خاله ای پیر،کس دیگری ندارد.شهید،وقتی دوستش را دید که برروی زمین سرد میخوابد،از آن پس تصمیم گرفت که دیگر روی تشک گرم ونرم خود نخوابد و زمین سرد را به آن ترجیح دهد.


از داستان بالا متوجه میشویم که شهید از همدردی با دوست خود کوتاهی و منع ماعون نکرده است چه بسا با خوابیدن بر روی زمین سرد....!!!

مهدی ترکاشوند


گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۱۵ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۲۲

بیت المال

گردان پشت میدون مین زمینگیر شد...
چند نفر رفتن معبر باز کنن...
14ساله بود...
چند قدم دوید سمت میدان...
یکدفعه ایستاد!!
همه فکر کردند ترسیده!!!
یکی گفت: خب ! طفلک همش 14 سالشه!!!
پوتین هاشو داد به بچه ها و گفت:"تازه از گردان گرفتم ، حیفه! بیت الماله!"
و پا برهنه رفت...
.
.
.
.

آی متصدیان بیت المال حواستون باشه...!

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۱۵ اسفند ۹۲ ، ۰۰:۲۱

رویت ماعون

بسم الله...
ماعون: عبارت است از طلب کردن خواستن چیزی (رایج و ساده)

برای مثال اگر فردی از همسایه اش نردبانی طلب کند فردا همسایه در مقابل این خواسته دو راه دارد:

1-ماعون کند( یعنی در خواستش را قبول کند)

2-منع ماعون (کند یعنی درخواستش را رد کند)

در صورت پذیزش در خواست و پس از پایان کار فرد علاوه براینکه کار خیری کرده است و ثوابش نیز حساب می شود در درون خود نیز نوعی شادمانی و پیروزی را حس میکند که کمکی در کار همسایه اش انجام داده است و در واقع نوعی ماعون رخ داده است.

در جریان 8 سال دفاع مقدس نوعی در خواست از سوی خداوند بود که شهیدان  با انفاق از مال و جان خویش ماعونی شیرین و تاریخ ساز بوجود آوردند.

  

خدایا می‌دانی چه می‌کشم، پنداری چون شمع ذوب می‌شوم. ما از مردن نمی‌هراسیم، اما می‌ترسیم بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر بسوزیم، روشنایی می‌رود و جای خود را دوباره به شب می‌سپارد. پس چه باید کرد؟ از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید شویم.

عجب دردی! چه می‌شد  امروز شهید می‌شدیم و فردا زنده می‌شدیم تا دوباره شهید شویم؟!

شهید کاظم لطیفی‌زاده

 عباس رحیمی

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۱۱ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۲۷

کانال کمیل از نگاه سوره ماعون

بسم رب الشهدا و الصدیقین


          گفت : جوانی بود که نمی شناختمش . موهایش کوتاه بود . شلوار کردی پایش بود .  

          دیگری گفت : روز اول هم چفیه عربی دور گردنش بود . چه صدای قشنگی هم داشت . برای ما مداحی می کرد و روحیه می داد . 

         عجب آدمی بود ! یک طرف آرپی جی می زد یک طرف با تیر شلیک می کرد . عجب قدرتی داشت . همه شهدا رو ته کانال کنار هم چیده بود . آذوقه و آب را تقسیم می کرد . اصلا این پسر خستگی نداشت .

         او چه کسی بود ...؟ 

         ...بله درست است او ابراهیم هادی نام داشت...

        چگونه یک جوان می توانست پنج روز کانال کمیل رو سر پا نگه دارد ؟ 

        چه کسی قدرتی خستگی ناپذیر به او داده بود ؟

       چگونه او توانست مشکلاتی که همراه با سختی و شدت و بدون مدارا بود را رفع کند ؟

       او خود را از دنیا قطع کرده بود . او می دانست که توسط خدا دیده می شود . پس انفاق کرد و حتی از چیز کم هم مضایقه نکرد . خداوند نیز مزدش را داد و او را برای همیشه در کنار خود قرار داد .

سلام بر ابراهیم

اینگونه نیکوکاران را جزا می دهیم

به درستی که او از از بندگان مومن ما بود

(آیات 109 به بد سوره صافات)


و من الله توفیق


محمد مبین رستمی

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۱۱ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۳۴

سوره ماعون

 بسم الله الرحمن الرحیم

با این که سر دبیر مجله سوره بود ولی نه حقوق آنچنانی داشت و نه دک وپزی در فضای آن روز ها ، تنها یک اتاق محقر داشت که بخش اعظم همان دستمزد کمش را هم می بخشید به بچه هایی که محتاج بودند. حتی یک بار وقتی شهید آوینی پولی برای کمک نداشت ، نتوانسته بود به او نه بگوید و دفترچه بانکی اش را برداشته بود و به اتفاق هم به بانک رفته بودند ، مقدار کمی در حسابش موجودی داشت حساب را بسته و به او گفته بود نصف این پول یرای من و نصف دیگرش برای تو ... .

به روایت چند تن از رفقا و همکاران شهید آوینی ، هر چه بیشتر در راه خدا حرکت می کرد و از این کار ها انجام می داد فقط تنها فرقی که در زندگی اش به وجود می آمد این بود که نمازش طولانی تر می شد . ولی بعضی از ما نه تنها انفاق نمی کنند حتی دیگران را هم به انفاق نکردن تشویق می کنند واهمیتی که به نماز می دهند وزمانی که برای آن  می گذارند روز به روز کم می شود .

چرا وقتی آن فرد از شهید آوینی درخواست پول کرد و با این که پول آنچنانی نداشت به او نه نگفت؟

می توانست نه بگوید چون نه به او بدهکاری داشت نه وظیفه ای در قبال آن فرد.

به نظر بنده شاید برای همین کارها بود که با بسیاری از انسان های زمان خودش متفاوت بود و با این که خودش تنگ دست بود ولی به اطرافیان و دوستانش کمک می کرد . به عقیده بعضی ها او از جنگ وشهادت جامانده بود، شاید به علت همین بزرگواری هایش بود که او به آرزویش رسید و زمانی که به فکه و منطقه ای به نام قتلگاه که حدود 40 الی 50 نفر از بسیجی ها در آنجا مظلومانه کنار هم به شهادت رسیده بودند روی مین رفت و به آسمان پرکشید و به آرزویش رسید .

شهید سید مرتضی آوینی با این کارها از حداقل های زندگی خودش به دیگران کمک کرد ، کاری که شاید افراد ثروتمند هم انجام ندهند که این رفتار همان ماعون است که خداوند بر انجام ماعون تاکید کرده ودر قرآن از افرادی که منع ماعون می کنند به بدی یاد کرده .

 فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ﴿٤﴾ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ ﴿٥﴾ الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ ﴿٦﴾ وَیَمْنَعُونَ الْمَاعُونَ ﴿٧﴾

امام باقر(ع) درمورد سوره ماعون فرمودند : کسی که سوره ماعون را در نماز ها بخواند از کسانی خواهد بود که خداوند نماز و روزه آنهارا قبول می کند و ازاو به علت کار های که در دنیا انجام داده حساب نمی کشد .

با کمی تفکر در سوره ((ماعون)) متوجه این می شویم که انفاق کردن نزد خداوند بسیار با ارزش است ، حال این انفاق ممکن است اندکی پول باشد یا مانند شهداء جانشان باشد که در راه خدا واسلام فدا می کنند .

انشاءالله که خدا مارا به راه شهداء هدایت کند وما را از جمله سربازان مهدی موعود قرار دهد .

محسن آقامیرزا

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۰۹ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۱۹

تدبیر اطلاعاتی

اوایل بچه‌های سپاه به کد و رمز و به این تیپ کارهای تخصصی، نا آشنا و در مکالمات با بی‌سیم درمانده بودند و نمی‌دانستند چطور عمل کنند تا طرح و برنامه‌شان لو نرود که عباس آمد و پیشنهاد داد با لهجه غلیظ قهرودی پشت بی سیم صحبت کنند که برای مردم بلوچ کاملا ناآشناست.
این پیشنهاد چنان مؤثر بود که کسی فکرش را هم نمی‌کرد. مکالمات بی‌سیم از آن روز بر عهده عباس و یک هم ولایتی‌اش قرار گرفت و آنقدر هم این کار را با تبحر و تسلط انجام دادند که همه بچه های سپاه حال می‌کردند و می‌نشستند کنار بی‌سیم تا عملیات مخابراتی عباس و هم ولایتی‌اش را بشنوند. مخلص کلام اینکه بلوای بلوچستان هم به همت بچه‌های سپاه آرام گرفت و پاسداران کاشانی بعد از چهار ماه به شهرشان برگشتند. تنور انقلاب هر روز عباس را پخته‌تر می‌کرد و روح پسر ساده و بی‌آلایش کربلایی احمد روز به روز قد می‌کشید، آنقدر بزرگ که دیگر در جثه نحیفش نمی‌گنجید.

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۰۴ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۵۶

سوره نصر

بسم رب الشهداء والصدیقین

در سال هشتم هجری که سپاه اسلام پس از جنگهای متعدد ، بزرگ و ورزیده  شده بود پیامبر (ص) لازم دانست  به سوی مکه رفته و شهر و محل تولدش را که در اثر تو طعه ی قریش از آنجا هجرت کرده بود تصرف کند و به همین منظور پس از فتح مکه سوره ی نصر بر پیامبر نازل گردید .

امام صادق (ع) در مورد تلاوت این سوره فرمودند : کسی که سوره ی نصر را در نماز بخواند خداوند او را بر تمام دشمنانش پیروز میکند  ودر روز قیامت  در حالی وارد محشر می شود که نامه ای بااوست که سخن می گوید ، خداوند آن را همراه او از درون قبرش بیرون فرستاده  و آن امان نامه ای از آتش جهنم است ....

" إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ"

اقیانوس می شوند به دین اسلام پناه می آورند با پیامبر سخن می گوید واز وی می خواهد تا خدا را حمد و ستایش کند.در سوره ی نصر خداوند درباره ی این فتح بزرگ و این که مردم چگونه گروه  گروه و مانند رودخانه ها ی کوچک وارد میشوند.

حالا اگر به کلمه ی  (إِذَا ) دقت کنیم متوجه مضمون خبری آن در سوره نصر می شویم  و این که این یاری هنوز کامل رخ نداده که از جمله این یاری ها می توان به امداد های غیبی خداوند که در انتظار رسول اکرم (ص) بوده و مسلمانان است اشاره کرد ،که یکی از آنها فتح مکه بود .

اینها همه فرصتهایی هستند که خداوند برای ما قرار داده تا به بهترین نوع از آنها استفاده کنیم تا رضایت اورا جلب کنیم  نه اینکه برای خودمان و پیشرفت شخصی کار کرده باشیم .در فتح مکه خداوند این فرصت را به پیامبر(ع) ویارانش داد. چنین فرصتهایی برای ما در طول تاریخ بسیار رخ داده که می توان در این مورد به هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد و چه بسیار افرادی که در این سالها در راه خدا به شهادت رسیدند .

وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا

کلمه ی (رَأَیْتَ) نیز این را نشان می دهد که مخاطب سوره پیامبر(ص) است پس خدا "فَسَبِّحْ بِحَمْدِ " را به پیامبر(ص) می گوید حال اینجا این سوال پیش می آید که بعد از چنین فتح بزرگی باید حمد و ستایش خدا را کرد ؟ در جواب می توان گفت بعد از فتح مکه افراد زیادی مسلمان شدند که در سوره از آن به ( أَفْوَاجًا ) یاد کرد این موضوع اولاَ نشان دهنده ی این است که در این فتح کمیت افراد بیشتر از کیفیت آنها مد نظر بوده که البته این موضوع در تمام ابعاد جذب نیرو برای اسلام صدق می کند دوّما بعد از ورود مردم به اسلام پیامبر باید چه می کرد ؟ چگونه باید دین خود را به آنها هم نشان می داد اصلا چگونه می توانست رفتار واعمال آن همه آدم را زیر نظر داشته باشد و آنها را از گناه دور کند ؟ بله با طرح دو سوال به جواب سوال اول رسیدیم و دریافتیم دلیل این حمد و ستایش چیست حال این حمد و ستایش پیامبر(ص) چگونه می تواند جامعه را به سمت پرهیزگاری پیش ببرد آن هم جامعه ای که تا پیش از آن بت پرست بودند ؟ در جواب این سوال نیز می توان گفت بعضی از اعمال هستند که به دلیل تازگی یا حتی عجیب بودن باعث ایجاد سوال در انسان می شوند برای مثال حالتها را فرض کنید که یک نفر در وسط خیابان ایستاده و مشغول یکسری حرکت است و حرفهایی را زیر لب زمزمه می کند این حرکت ها  برای ما که از کار او اطلاعی نداریم سوال ایجاد میکند که او دارد چه کار می کند و همین سوال  باعث شده که یا از خود او سوال کنیم و یا به تحقیق درباره ی آن موضوع بپردازیم، پس وقتی پیامبر(ص) در بین مردمی که چیزی از اسلام نمی دانند حمد وستایش خدا را انجام دهد آن هم کسی که رهبر آنها محسوب می شود  باعث ایجاد سوال در مردم و تمایل به یافتن پاسخ آن سوال ها می شوند و بدون اینکه خود پیامبر از آنها در خواست کند آنها به سمت یاد گیری دین می آیند . وهمچنین این حمد و ستایش باعث امداد غیبی خداوند نیز می شود که در موضوع فتح مکه به ان اشاره کردیم .

والسلام

محسن آقامیرزا

گردان قرآنی شهید عباس کریمی