.

۰۴ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۵۶

سوره نصر

بسم رب الشهداء والصدیقین

در سال هشتم هجری که سپاه اسلام پس از جنگهای متعدد ، بزرگ و ورزیده  شده بود پیامبر (ص) لازم دانست  به سوی مکه رفته و شهر و محل تولدش را که در اثر تو طعه ی قریش از آنجا هجرت کرده بود تصرف کند و به همین منظور پس از فتح مکه سوره ی نصر بر پیامبر نازل گردید .

امام صادق (ع) در مورد تلاوت این سوره فرمودند : کسی که سوره ی نصر را در نماز بخواند خداوند او را بر تمام دشمنانش پیروز میکند  ودر روز قیامت  در حالی وارد محشر می شود که نامه ای بااوست که سخن می گوید ، خداوند آن را همراه او از درون قبرش بیرون فرستاده  و آن امان نامه ای از آتش جهنم است ....

" إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ"

اقیانوس می شوند به دین اسلام پناه می آورند با پیامبر سخن می گوید واز وی می خواهد تا خدا را حمد و ستایش کند.در سوره ی نصر خداوند درباره ی این فتح بزرگ و این که مردم چگونه گروه  گروه و مانند رودخانه ها ی کوچک وارد میشوند.

حالا اگر به کلمه ی  (إِذَا ) دقت کنیم متوجه مضمون خبری آن در سوره نصر می شویم  و این که این یاری هنوز کامل رخ نداده که از جمله این یاری ها می توان به امداد های غیبی خداوند که در انتظار رسول اکرم (ص) بوده و مسلمانان است اشاره کرد ،که یکی از آنها فتح مکه بود .

اینها همه فرصتهایی هستند که خداوند برای ما قرار داده تا به بهترین نوع از آنها استفاده کنیم تا رضایت اورا جلب کنیم  نه اینکه برای خودمان و پیشرفت شخصی کار کرده باشیم .در فتح مکه خداوند این فرصت را به پیامبر(ع) ویارانش داد. چنین فرصتهایی برای ما در طول تاریخ بسیار رخ داده که می توان در این مورد به هشت سال دفاع مقدس اشاره کرد و چه بسیار افرادی که در این سالها در راه خدا به شهادت رسیدند .

وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا

کلمه ی (رَأَیْتَ) نیز این را نشان می دهد که مخاطب سوره پیامبر(ص) است پس خدا "فَسَبِّحْ بِحَمْدِ " را به پیامبر(ص) می گوید حال اینجا این سوال پیش می آید که بعد از چنین فتح بزرگی باید حمد و ستایش خدا را کرد ؟ در جواب می توان گفت بعد از فتح مکه افراد زیادی مسلمان شدند که در سوره از آن به ( أَفْوَاجًا ) یاد کرد این موضوع اولاَ نشان دهنده ی این است که در این فتح کمیت افراد بیشتر از کیفیت آنها مد نظر بوده که البته این موضوع در تمام ابعاد جذب نیرو برای اسلام صدق می کند دوّما بعد از ورود مردم به اسلام پیامبر باید چه می کرد ؟ چگونه باید دین خود را به آنها هم نشان می داد اصلا چگونه می توانست رفتار واعمال آن همه آدم را زیر نظر داشته باشد و آنها را از گناه دور کند ؟ بله با طرح دو سوال به جواب سوال اول رسیدیم و دریافتیم دلیل این حمد و ستایش چیست حال این حمد و ستایش پیامبر(ص) چگونه می تواند جامعه را به سمت پرهیزگاری پیش ببرد آن هم جامعه ای که تا پیش از آن بت پرست بودند ؟ در جواب این سوال نیز می توان گفت بعضی از اعمال هستند که به دلیل تازگی یا حتی عجیب بودن باعث ایجاد سوال در انسان می شوند برای مثال حالتها را فرض کنید که یک نفر در وسط خیابان ایستاده و مشغول یکسری حرکت است و حرفهایی را زیر لب زمزمه می کند این حرکت ها  برای ما که از کار او اطلاعی نداریم سوال ایجاد میکند که او دارد چه کار می کند و همین سوال  باعث شده که یا از خود او سوال کنیم و یا به تحقیق درباره ی آن موضوع بپردازیم، پس وقتی پیامبر(ص) در بین مردمی که چیزی از اسلام نمی دانند حمد وستایش خدا را انجام دهد آن هم کسی که رهبر آنها محسوب می شود  باعث ایجاد سوال در مردم و تمایل به یافتن پاسخ آن سوال ها می شوند و بدون اینکه خود پیامبر از آنها در خواست کند آنها به سمت یاد گیری دین می آیند . وهمچنین این حمد و ستایش باعث امداد غیبی خداوند نیز می شود که در موضوع فتح مکه به ان اشاره کردیم .

والسلام

محسن آقامیرزا

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۰۴ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۵۹

رویت

بسم الله الرحمن الرحیم

در این قسمت به تحلیل کلمه ی رأیت میپردازیم:

رأیت به معنای رویت کردن،نگاه کردن است.البته لازم به ذکر است نگاه و رویت کردن با دیدن فرق میکند. در دامنه دید انسان، شما یک فضایی را میبینید، ولی در آن فضا یک مکان یا جسم را نگاه میکنید؛یعنی به آن توجه میکنید.پس فرق بین دیدن و نگاه کردن«توجه»است یعنی دیدن با توجه،نگاه کردن میشود.انسان از نگاه کردن وتوجه به«بصیرت»میرسد یعنی شما بادیدن هر پدیده قدرت تحلیل آن رادارید.اگربه سخنان رهبرمعظم انقلاب حضرت امام خامنه ای دامت برکاته درفتنه سال 1388 توجه کرده باشید،فرمودند:«این اتفاقات(سیاسی و اقتصادی)دامن آمریکاوکشوران اروپایی رانیزخواهدگرفت»وپس از مدت کوتاهی اتفاقات وال استریت و ریاضت اقتصادی درجهان پدیدآمد.این نشان دهنده ی بصیرت بسیاربالای رهبر معظم انقلاب است.

به امیدآنکه همه ازنعمت رویت وبصیرت برخوردار شویم.

برای سلامتی آقا امام زمان(عج)وتعجیل درفرج ایشون،سلامتی رهبرمعظم انقلاب امام خامنه ای(مدظله العالی) وشادی ارواح طیبه ی شهدا

صلوات

 احمدرضا احمری

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۰۳ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۵۵

توصیف سوره نصر


                                                                                                  بسم الله الرحمن الرحیم
 
 مقام معظم رهبری: قرآن را بخوانید و بخوانید و در قرآن تدبر کنید.

       سه سوره ناس،فلق و نصر در قرآن کریم طهارتشان ایمان به غیب است

آیه1:نصر به معنی یاری و کمک و فتح به معنی باز شدن می باشد و امید هم معنا می دهد.

آیه2:رایت(رویت) یک وقت هست که آدم یک چیزی رو می بیند ولی وقتی هست که آدم آن چیز را با دقت تمام می بیند و بصیرت فاصله بین دیدن و رویت کردن را بیان می کند
دین:یک برنامه است و دین در واقع باید ها و نباید هایی که باید در برابر آن ها خاضع باشیم
دین الله:کار برای خدا،یک فرصت   مثل محرم،ماه رمضان،فاطمیه،جنگ، و... که مردم به طرق مختلف دسته دسته و گروه گروه وارد دین خدا می شوند و باید سعی کنیم معارف رو به دیگران در این جور موقعیت ها انتقال بدیم
افواجا:فوج فوج، دسته دسته، جریان    

آیه3:
سبح:تسبیح کن
 آثار تسبیح خداوند:
1.پاک شدن فکر از پلیدی ها و پاک کردن ذهنیت های غلط
2.منزه کردن پلیدی ها از ذهن
3.حرکتی در مسیر حق
4.دوری از نقص
حمد:ستایش،  ستایش کاری زیباست به اختیار انسان مثل درس خواندن
استغفر(غفر):طلب آمرزش کن
تواب:بسیار توبه پذیر
توابا:رجوع و توجه ما به سوی خدا و توجه خدا به سوی ما
   غرض اصلی سوره: همه ی کار ها برای خدا باشد.
      انشا الله خدا توفیق بده تو دین داریمون محکم باشیم.صلوات .                                                                                            
                                                                                                                      و الحمدلله رب العالمین..
                                                                                      مهدی عبدی زاده

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۰۳ اسفند ۹۲ ، ۲۲:۱۱

تحلیل واژه تسبیح و استغفار

بسم الله رحمان رحیم
هدف اصلی سوره نصر ایمان به غیب است که در این سوره به دو بخش تقسیم میشود: 1- تسبیح  2- استغفار

دین را یک برنامه ی جامع تعریف کردیم که در آن ما موضف به انجام باید ها و نباید هایی هستیم (اسلام=تسلیم) یکی از این باید ها تسبیح خداوند می باشد کلمه ی تسبیح در معنا ستایش خداوند می باشد ولی هدف اصلی از ستایش و تسبیح گقتن خداوند چیست؟

هدف اصلی خلقت انسان حمد و تسبیح خداوند می باشد (پرسدیدن خدا) که از ابتدای خلق بشریت بوده و تا کنون نیز ادامه دارد ولی هدف اصلی تسبیح خداوند پاک شدن و دوری ذهن از پلیدی ها است و از نتایج آن: حرکت به سوی حق - دوری از نقص - و جلوگیری از آلوده شدن انسان به گناه میباشد.

رابطه ی آن با کلمه ی استغفر را می توان به ضرب المثل "پیش گیری بهتر از درمان است" نسبت داد که انسان ها می توانند با حمد و تسبیح خداوند - تقوا و ایمان به خدا جلوگیری کنند از آلوده شدن به گناه و در عوض ذهن و روح خود را از پلیدی ها و گناهان دور نگه دارد و وقتی که به گناه و پلیدی دچار شد میتواند از استغفار در پیش گاه خداوند استفاده کند. استغفار به معنی پوشانده شدن گناهان (محو شدن به طوری که دیگر هویدا نخواهد شد) می باشد که اسمش را توبه می گذاریم که در ادامه ی سوره نیز به این گونه افرادی که توبه میکنند (توابین) اشاره شده است. 
نوشته : عباس رحیمی 
( نظر یادتون نزه) 
یا حق

گردان قرآنی شهید عباس کریمی

بسم الله الرحمن الرحیم

از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نقل شده است: هر کس سوره نصر را قرائت نماید به او اجری مانند کسی که در فتح مکه همراه با پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم جنگیده و به شهادت رسیده است داده می شود. وهر کس بعد از سوره حمد قرائت کند نمازش به بهترین وجه قبول است.

دراین سوره بشارت و نوید از پیروزى عظیمى مى دهد، که به دنبال آن مردم گروه، گروه وارد دین خدا مى شوند، و لذا به شکرانه این نعمت بزرگ، پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله را دعوت به تسبیح، حمد الهى و استغفار مى کند

ودر این سوره گسترش اسلام ، و ورود مردم دسته دسته در دین خدا سخن به میان آمده ، ، تا نصرت و یارى الهى نباشد فتح و پیروزى نیست ، و تا فتح و پیروزى نرسد و موانع از سر راه برداشته نشود و مردم گروه گروه مسلمان نمى‏شوند ، و البته به دنبال این سه مرحله که هر کدام نعمتى است بزرگ ، مرحله چهارم یعنى مرحله شکر و حمد و ستایش خدا فرا مى‏رسد .

و از سوى دیگر نصرت الهى و پیروزى همه براى این است که هدف نهائى یعنى ورود مردم در دین خدا و هدایت همگانى صورت گیرد.

زندگی انسان دارای فراز و نشیب های فراوانی است که در بستر آن آموزش می بیند.

مواقع گشایش که پس از سختی برای او فراهم می شود مهم ترین مواقع آموزش به حساب می آید زیرا او آماده پذیرش و مهیا برای قدر دانی و شکر گزاری است.

خیلی ها فکر می کنن استغفار برای وقتیه که آدم گناه کرد و استغفار از گناه داریم. استغفار برای اینه که آلودگی و چرک از قلب آدم پاک بشود و این آلودگی و چرک برای همه پیش میاد که با استغفار آن را از بین می بریم.

خرمشهر را خدا آزاد کرد...

چه خوش گفت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران،امام خمینی(ره).

به نظر من ایران نمیتوانست هیچ وقت با اون تجهیزاتی که داشت خرمشهر را آزاد کند  و این  فتح بزرگ و پیروزی که بدست آمد همه از جانب خدا بوده است. امام خمینی(ره) این سخن را فرمود تا مردم را به یاد و تسبیح خداوند بیندازند.

این رخداد یعنی حتی در همان زمانِ فتح و پیروزی هم باز توصیه به استغفارمی شود. در زمان اوج عزت که دیگه همه فوج فوج وارد دین الله می شوند توصیه به استغفار شده است.

تنها پیغمبر اکرم (ص) نبود که به هنگام پیروزى نهائى بر دشمن به فکر تسبیح و حمد و استغفار بود بلکه در تاریخ سایر انبیاء نیز این مطلب به خوبى نمایان است.

مثلا حضرت یوسف (ع) هنگامى که بر اریکه حکومت مصر نشست ، و پدر و برادران بعد از یک فراق طولانى به دیدار او نائل شدند ، عرض کرد : رب قد آتیتنى من الملک و علمتنى من تاویل الاحادیث فاطر السموات و الارض انت ولیى فى الدنیا و الاخرة توفنى مسلما و الحقنى بالصالحین : پروردگارا ! بخش عظیمى از حکومت را به من بخشیده‏اى ، و مرا از علم تعبیر خوابها آگاه ساخته‏اى ، توئى آفریننده آسمانها و زمین و توئى سرپرست من در دنیا و آخرت ، مرا مسلمان بمیران و به صالحان ملحق فرما.( یوسف – 101)  

و پیامبر خدا سلیمان (ع) هنگامى که تخت ملکه سبا را در برابر خود حاضر دید گفت : هذا من فضل ربى لیبلونى أ أشکر أم أکفر : این از فضل پروردگار من است ، تا مرا بیازماید ، آیا شکر او را بجا می آورم یا کفران می کنم ؟ نمل(40)

به امید آن روز که اعمال روزانه خود رادر مسیر عقلانی قرار دهیم و عزم مان را جزم کنیم برای انجام ندادن کار سوء و زشت.

وتلاش کنیم برای جبران کردن کارهای نادرست اطرافیان دیگرمان در جامعه.

ربنا اتنا فی دنیا کربلا...

ومن الله توفیق...

محمد مبین رستمی

 

 

آآ



گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۰۲ اسفند ۹۲ ، ۲۱:۰۰

استغفره توابا

استغفره از ریشه غفر به معنای امرزش میاید که در سوره به امرزش افرادی که به اسلام گروییدند می اید 



توابا به معنای رجوع وتوجه به سوی خداست وتوجه خدا به سوی انسان، در واقع اگر بخواهیم از طرف دیگر نکاه کنیم به رابطه ی مهربانی خداوند با بندگان است  و دوست داشتن خداوند از توبه ی بندگان است ودر سوره ی مائده آبه 39 خداوند اشاره کرده است به بازگشت لطف ومحبت خویش نسبت به بنده ی گناه کار که از لفظ ظلمه برای گناه استتفاده کرده است و توبه یک کارظاهری نیست بلکه تحولی در درون انسان است و توبه مراحلی دارد که شامل پشیمانی_تصمیم بر تکرار نکردن_حق مردم_حق خداست.



                                                                ((توبه دل هارا پاک وگناهان را میشوید.))

                                                                                                             امام علی(ع)

                                                                                                                                         محمد علی پیرنیا

                                                                                 

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۰۱ اسفند ۹۲ ، ۱۲:۴۳

تحلیل دبن الله

باسمه تعالی
دین یعنی مسیری که قوانینی دارد و این قوانین شامل باید ها و نباید هایی است که الزاما باید در انجام آنها خاضع باشیم
اوج فتوحات این دین در مناسباتی چون محرم و ماه رمضان خواهد بود . برای مثال ماه رمضان ؛ هنگامیکه سفره ی الهی گسترده میگردد و همه در یاد او یک ماه را سپری میکنند . حتی خواب هم در این ماه ، برکتی از سفره را در پی خواهد داشت.
و این فرصتی است برای آنان جزء خواص هستند تا فرصت را غنیمت بشمارند و دیگران را بیشتر به این مسیر زیبای الهی ترغیب کنند
انشاءالله که موفق باشند
خداوندا خواص را در این مسیر زیبای جذب کردن به سوی مسیرت یاری فرما
یا علی مدد
علی خان احمد
گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۲۹ بهمن ۹۲ ، ۲۳:۱۴

پناهگاه ناس

                                                                                                  «بسم رب الشهدا و الصدیقین» 

کلامی از مولا امیرمومنان علی(ع):
سر آغاز دین خداشناسی است و کمال شناخت خدا؛ باور داشتن او؛ و کمال باور داشتن او؛ شهادت به یگانگی خداست؛ و کمال توحید(شهادت به یگانگی)اخلاص؛ و کمال اخلاص؛ خدا را از صفات مخلوقات جدا کردن است؛ زیرا هر صفتی نشان می دهد که غیر از موصوف؛ و هر موصوفی گواهی می دهد که غیر از صفت است؛ پس کسی که خدا را با صفت مخلوقات تعریف کند او را به چیزی نزدیک کرده ، و با نزدیک کردن خدا به چیزی ، دو خدا مطرح شده است؛ و با طرح شدن دو خدا، اجزایی برای او تصور نموده؛ با تصور اجزا برای خدا، او را نشناخته است. کسی که خدا را نشناسد به سوی او اشاره می کند و هرکس به سوی خدا اشاره کند، او را محدود کرده و به شمارش می آورد. و آن کس که بگوید خدا در چیست؟ او را در چیز دیگری پنداشته است و کسی که بپرسد خدا بر رو چه چیزی قرار دارد؟ به تحقیق جایی را خالی از او در نظر گرفته است، در صورتی که خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است با همه چیز هست، نه اینکه همنشین آنان باشد؛ و با همه چیز فرق دارد نه اینکه از آنان جدا و بیگانه باشد انجام دهنده همه کارهاست؛ بدون حرکت ابزار و وسیله؛ بیناست حتی در آن هنگام که پدیده ای وجود نداشت، یگانه و تنهاست؛ زیرا کسی نبوده که با او انس گیرد و یا از فقدانش وحشت کند.(ترجمه خطبه 1 در رابطه با شناخت خدا)

 1.برب الناس:

انسان موجودی است که اگر خطری تهدیدش کند، مجبوراً به یک معبودی پناه می برد تا آن معبود او را از گرفتاری ها و مشکلات بیرون آورد، مخصوصا اگر آن خطر هم بقا و نسل او  را نشانه گرفته باشد.

2.ملک الناس:

این معبود یا پناه کسی است که به قدر کافی قدرت داشته باشد و بتواند تمام حاجت های کافی را که به او پناه آورده اند را برآورده کند که می توان مثال همچنین انسان هایی را چون پادشاهان و زمام داران یک مملکت در نظر گرفت.

3.اله الناس:

معبودی که به معنای واقعی خدای انسان ها و تمام مخلوقات روی زمین است و هر یک از این موجودات او را از صمیم قلب و با اراده ای خاص می پرستند و تنها از او یاری می جویند که می توان معنای الوهیت را در نظر گرفت.

_رب المشرقین و المغرب، لا اله الا هو، فاتخذه وکیلا: باید تنها او را وکیل بگیری زیرا او رب مشرق و مغرب است و معبودی جز او نیست خداوند در این آیه (مزمل_6) اشاره به ربوبیت و الوهیت خود می کند.
_له الملک السماوات و الارض، و الی الله ترجع العمور: مالک بندگان و تمام حوائج آن ها خدای یکتاست که ملک آسمانها و زمین است و بازگشت همه به سوی اوست خداوند در این آیه (حدید_5) اشاره به مالکیت خود میکند.  
                                                                                                               و من الله توفیق..
                                                               مهدی ترکاشوند
                                                                                                       

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۲۹ بهمن ۹۲ ، ۱۶:۱۰

وسواس خناس

بسم رب شهدا و صدیقین
(در ابتدا عذر خواهی میکنم بابت دیر کردم بهونه نمی آورم قول میدهم دیگه تکرار نشود)
تحلیل واژه ی وسواس خناس
ابتدا یه نگاه کلی به سوره سپس برسی واژه (وسواس خناس) و در آخر یه جمع بندی کلی
در این سوره به 3 پناهگاه اشاره میشود رب الناس ملک الناس اله ناس که تمامی این پناهگاهان از شر بلایی (قوی-عظیم) میتوان به انها پناه برد و آن وسواس خناس می باشد.
حال سوال ایتجاست که وسواس خناس چیست؟؟ در معنای لغت یعنی وسوسه گر نهانی (درونی) ولی می توان برداشت های دیگری نیز داشت که در اینجا شرح میدهم...
وسواس خناس می تواند هر شکلی داشته باشد (همان طور که در سوره هم اشاره شده است) از نمونه های وسواس خناس می توان به جریان های درونی انسان ها نسبت داد. وسواس خناس بسته به نوع فردی که انتخاب می کند فرق دارد:
 در افراد مومن به ایجاد شک و تردید مستحبات می انجامد ولی در افراد معمولی به شک و تردید میان واجبات... نکته اصلی اینجاست که وسواس خناس عمل را منکر نمی شود بلکه با ایجاد تردید و شک وارد فرد میشود مرکز این فتنه در صدور (قلب انسان) میباشد هدف اصلی در نهایت آن است که فرد از آن عمل باز بماند و وقتی فرد به خود می اید که دیگر دیر شده است...
در دانش اموزان وسواس خناس از موقع تصمیم گیری وارد میشود وقتی دانش اموز کارنامه ی خود را تحویل میگیرد تصمیم به تنظیم برنامه ای می گیرد که خود را ملزم به خواندن درس میکند ولی در طول این مدت فرد با وسوسه هایی چون ارفاق معلم ها- اسون بودن درس ها و یادگیری انها در شب امتحان و یا حتی بودن وقت به اندازه ی کافی برای جبران و... رو به رو میشود که همگی آنها ازخناسات حساب میشود.
در پایان از همه ی دوستان مربیان و صاحب نظران گرامی از اینکه وقت گذاشتن برای خوندن این مطلب کمال سپاس گذاری را دارم.
و من الله توفیق!
گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۲۸ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۱۲

فرمان امام(ره)

فرمان حضرت امام خمینی(ره) درباره ترک خدمت سربازی ارتش شاهنشاهی که پخش شد، عباس که سرباز چهارده ماه خدمت بود، از پادگان جیم شد و رفت قاطی تظاهرات و تجمعات مردم. به کاشان که نمی‌توانست برگردد چون در یک شهر کوچک سریع شناسایی و دستگیر می‌شد. چند ماه باقی مانده را در تهران سر کرد. خواهرش ساکن پایتخت بود و او زیاد غریبی نمی‌کرد. انقلاب که پیروز شد برگشت سر خانه و زندگی پدرش‌اش . اما عباس دیگر خیلی فرق کرده بود، حتی ظاهرش هم متفاوت از گذشته بود و ریش تازه سیاه و نرم، صورت آفتاب سوخته و بر و روی جذاب، مردانه و تحسین‌برانگیز را هم به صفات همیشگی‌اش اضافه کرده بود و در اعمال و رفتارش هم دیگر آن آرامش قبلی به چشم نمی‌خورد و مادر حیران مانده بود که چطور عباسش در عرض چند ماه این طور عوض شده است. همه می‌گفتند:‌ماشاء الله پسر کربلایی احمد یلی شده ...

گردان قرآنی شهید عباس کریمی