.

۱۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۰ بهمن ۹۲ ، ۲۲:۴۴

توصیف رب الفلق

بسم الله الرحمن الرحیم

قل اعوذ برب الفلق(1) من شر ما خلق(2) و من شر غاسق اذا وقب(3) و من شر النفاثات فی العقد(4) و من شر حاسد اذا حسد(5)

توضیح توصیفی:

هدف اصلی دراین سوره تعلیم استعاذه به رب الفلق است. بررسی تک تک واژه ها به فهم و رسیدن غرض سوره کمک می کند. نکته طهارتی اصلی در این سوره ایمان به غیب است و همچنین نکته های ریز طهارتی همچون پرهیز از حسد در سوره مطرح است. در این سوره آیه اول آیه اصلی و آیه های دیگر جواب آیه اول است.

آیه(1): غرض اصلی سوره را می توان در کلمه فلق بررسی کرد. معنی لغوی فلق سپیده صبح میباشد که در واقع بروز تغییر در زندگی انسان را نشان میدهد، که این تغییر هم میتواند خوب باشد و هم بد. در این سوره خداوند پناهگاه انسان را رب الفلق معرفی میکند. واژه رب به معنای کمال هر چیز است که در اصل ذات خداوند رب هر چیزی است.

آیه(2): خداوند در این سوره انسان را از چهار شر مطلع میکند، که اولین آن شر خلق است، اما نه به این معنی که خلق بد وجود دارد، بلکه این خود مخلوق است که باعث بد شدن خود میشود(مثل شیطان) و سوره ما را از شر و بدی هایی که ممکن است از جانب خلق به ما رسد خبر میدهد.

آیه(3): دومین شر واژه غاسق به معنای تاریکی میباشد. تاریکی میتواند به مثابه فضای گناه یا گرفتاری در زندگی باشد و واین تاریکی و شر زمانی در زندگی لطمه زننده است که مسلط بر زندگی شود و به تکرار منجر شود.

آیه(4): سومین شر کلمه نفاثات است و به معنای دمندگان در گره ها است که پس از اینکه تاریکی آیه قبل بر زندگی گسترانده میشود میتواند گره این موضوع کورتر هم بشود. در واقع دمندگان کسانی هستند که بر مشکلات دیگر افراد دامن میزنند و آرامش را از آنها سلب میکنند.

آیه(5): آخرین شر و بدترین آنها حسد میباشد که در واقع مکمل دیگر شرها میباشد. حسد یک حالت نفسانی سختی را در انسان ایجاد میکند که حتی شخص حسود هم از حسد ورزیدن لذتی نمیبرد و تنها آرامش را از خود و دیگران سلب میکند. حسد مقدمه ای بر کینه ورزیدن است و منفعت طلبی از آثار آن است. همچنین حسد انسان را از کار خیر بازمیدارد.

جمع بندی:

این سوره انسان را با تعلیم استعاذه به رب الفلق از شرهای موجود در سوره پناه میدهد. انسان در این سوره آموزش میبیند که چگونه در تصمیم گیری و ایجاد فلق در زندگی صراط مستقیم را انتخاب کند و با ایمان به غیب خود را به معبود خویش نزدیک کند و از اشرار خود را حفظ کند.

نوشته از برادران سورن رحیمی، همایون آقامیرزا، احمدرضا احمری، آمانج عزیزی میباشد.

و من الله التوفیق...

گردان قرآنی شهید عباس کریمی
۲۰ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۲۰

تحفه حضرت عباس(ع)

قهرود روستاییست از توابع کاشان، در این روستا کشاورزی بود به نام احمد که او هم یک زن و یک دختر شیرخواره توی خانه‌اش داشت. زن احمد بدزا بود، یعنی هر چه بچه دنیا می‌آورد سقط می‌شدند، این دختر کوچولو هم خدایی سالم مانده بود. احمد از خدا پسر می‌خواست، از طرفی هم نمی‌خواست عیالش این همه اذیت شود. نیت کرد و رفت کربلا، سال 1336 کربلا رفتن مثل امروز نبود، واقعا خون می‌خواست؛ البته خون دل. دست پربرگشت. بچه بعدی سالم بود، پسر هم بود، تازه بعد از آن، چهار تا بچه سالم دیگر هم به خانواده کربلایی احمد اضافه شد. اما پسر اول چیز دیگری است؛ آن هم اگر چنین حکایتی داشته باشد:
کربلایی احمد می‌گفت به حرم حضرت ابوالفضل دخیل بستم و زار زده بودم که یا قمر بنی هاشم من سلامت بچه‌هایم را از تو می خواهم. خلاصه اینکه کربلایی احمد این پسر اول را تحفه حضرت عباس می‌دانست، برای همین هم اسمش را گذاشت عباس.


گردان قرآنی شهید عباس کریمی