تحفه حضرت عباس(ع)
قهرود روستاییست از توابع کاشان، در این روستا
کشاورزی بود به نام احمد که او هم یک زن و یک دختر شیرخواره توی خانهاش داشت. زن
احمد بدزا بود، یعنی هر چه بچه دنیا میآورد سقط میشدند، این دختر کوچولو هم
خدایی سالم مانده بود. احمد از خدا پسر میخواست، از طرفی هم نمیخواست عیالش این
همه اذیت شود. نیت کرد و رفت کربلا، سال 1336 کربلا رفتن مثل امروز نبود، واقعا
خون میخواست؛ البته خون دل. دست پربرگشت. بچه بعدی سالم بود، پسر هم بود، تازه
بعد از آن، چهار تا بچه سالم دیگر هم به خانواده کربلایی احمد اضافه شد. اما پسر
اول چیز دیگری است؛ آن هم اگر چنین حکایتی داشته باشد:
کربلایی
احمد میگفت به حرم حضرت ابوالفضل دخیل بستم و زار زده بودم که یا قمر بنی هاشم من
سلامت بچههایم را از تو می خواهم. خلاصه اینکه کربلایی احمد این پسر اول را تحفه
حضرت عباس میدانست، برای همین هم اسمش را گذاشت عباس.